غروب استاد تعزیه ی ایران ، استاد علی ترابی را به جامعه ی تعزیه ی ایران و خانواد ی ترابی تسلیت میگوئیم ![]() یادش گرامی
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۳۰ساعت 18:41  توسط وحید
|
قسمت آخر تعزیه ی حر از علی ترکان با نی زیبا از عباس صالحی
پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید فایل 3GP باحجم 4.5 مگ
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۲۵ساعت 19:27  توسط وحید
|
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۲۵ساعت 19:25  توسط وحید
|
شعری زیبا که ابیاتی از آن نیز پیش از پیش خوانی استفاده می شود :
راستی شور قیامت ز قیامت خبریست خلق در ظل خودی محو و تو در نور خدا هر طرف می نگرم روی دلم جانب توست زنده در قبر دل ما بدن کشته ی توست دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت بیدق سلطنت افتاد کیان را ز کیان نه بقا کرد ستمگر نه به جا مانده ستم زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست دولت آن یافت که در پای تو سر داد ولی تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشق تا ندا کرد ولای تو در اقلیم الست کشته شد عالم دهری چو تو در عالم دهر در غمت اعین و اشیاء همه از منطق کون رفت بر عرشه نی تا سرت ای عرش خدا منکسف گشت چو خورشید حقیقت به جمال پایمالی ز عبودیت و من در عجبم گریه بر زخم تنت چون نکند چشم «فؤاد»
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۱۹ساعت 19:29  توسط وحید
|
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۱۳ساعت 19:33  توسط وحید
|
جهت تبادل لگو کد زیرا در وب خود قرار دهید و کد لوگوی خود را برای ما ارسال کنید با تشکر
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۱۰ساعت 0:23  توسط وحید
|
این نظرسنجی که قرار بود تا آبان ماه ۹۰ به پایان برسه با این نتایج به اتمام رسید :
تاريخ شروع نظرسنجی: 1390/۳/۱
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۹ساعت 23:46  توسط وحید
|
روایت شهادت سید الشهدا امام حسین علیه السلام و عبدالله بن حسن
سوگنامه : بعضى از راويان اخبار در بيان شجاعت آن فرزند حيدر كرار، تعجب خود را چنين اظهار نموده اند كه به خدا سوگند، هرگز نديدم كسى را كه دچار لشكر بسيار گرديده و دشمنان بى شمار او را در ميان احاطه نموده باشند با آنكه فرزندان و اهل بيت و اصحاب او شربت مرگ نوشيده و به دست دشمنن مقتول گرديده باشند كه قوى دل تر باشد از حسين بن على عليه السلام . در اين حال بود كه مردان كارزار بر آن جناب حمله آوردند، پس آن حضرت نيز با شمشير تيز به آنها حمله نمود، چنان حمله اى كه از ضربت شمشير آتشبارش بر روى هم مى ريختند و صف ها را مى شكافتند مانند آنكه گرگى بى باك در ميان گله بزها، به خشمناكى در افتد و حمله بر آن منافقان سنگدل ، آورد هنگامى كه سى هزار نامرد به عدد كامل بودند از پيش روى آن حضرت ، مانند انبوه ملخ ها فرار را بر قرار اختيار مى نمودند. سپس آن امام بى يار در مركز خونين قرار گرفت و فرمود: لا حول و لا قوة الا بالله )). امام ع همچنان با آنها جنگيد تا آنكه لشكر شيطان حايل گرديد در ميان آن حضرت و حرم مطهر رسول پروردگار عالميان و نزديك به خيمه ها و سراپرده ها رسيدند، پس آن معدن غيرت الله ، فرياد بر گروه دين تباه ، زد كه .......... متن کامل در ادامه مطلب ادامه مطلب
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۵ساعت 11:54  توسط وحید
|
روایت شهادت حضرت عباس علیه السلام
سوگنامه : تشنگى بر امام شهيد به غايت شديد گرديد، آنحضرت خود را به بلندى مُشْرف بر فرات رساند تا داخل فرات گردد، در آن حال برادر آن امام ناس جناب ابوالفضل العباس ، در پيش روى آنحضرت حركت مى كرد. در اين هنگام لشكر ابن سعد تبهكار سر راه بر فرزند احمد مختار، گرفتند
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۵ساعت 11:51  توسط وحید
|
روایت شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام
سوگنامه : راوى گويد: چون امام مظلومان قتلگاه جوانان و دوستان خود را مشاهده فرمود كه همه بر روى خاك افتاده اند و جان به جان آفرين سپرده اند تصميم عزم فرمود كه با نفس نفيس با گروه بد نهاد، جهاد نمايد و نداى بى كسى در داد كه آيا كسى هست كه از حرم رسول پروردگار عالميان ، دفع شرّ ياغيان و ظالمان نمايد؟ آيا خداپرستى هست كه در يارى ما اهل بيت از خداى متعال بترسد و ما را تنها نگذارد؟
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۵ساعت 11:48  توسط وحید
|
روایت شهادت حضرت قاسم علیه السلام
سوگنامه : يكايك مردان اهل بيت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يكى بعد از ديگرى روانه ميدان گرديدند تا آنكه جماعتى از ايشان به دست آن بدكيشان به درجه رفيع شهادت رسيدند. پس حضرت سيدالشهداء عليه السّلام آواز به صيحه و فرياد بلند نمود و فرمود: اى عموزادگان من ! و اى اهل بيت من ! صبورى و شكيبايى را شعار خود سازيد و متحمّل بار محنت ، باشيد؛ به خدا سوگند كه پس از اين روز هرگز روى خوارى به خود نخواهيد ديد. راوى گويد: در اين هنگام جوانى بيرون خراميد كه در حُسن صورت و درخشندگى منظر به مثابه پاره ماه بود، با آن گروه بدخواه و بى دين ، به كار جنگ پرداخت . ابن فضيل اَزْدى مَيْشوم ضربتى بر فرق آن مظلوم ، زد كه فرق او راشكافت و آن جوان از مركب به صورت ، روى زمين افتاد و فرياد يا عَمّاهُ برآورد. پس امام عليه السّلام مانند باز شكارى ، خود را به ميدان رسانيد و همچون شير خشمناك بر آن لعين بى باك ، حمله نمود و با شمشير، ضربتى بر اَّن ناپاك ، فرود آورد و آن وَلَدُالزّنا بازوى خود را سپر شمشير امام عليه السّلام نموده و دست نحس اش از مِرْفق قطع گرديد و آن لعين فرياد بلندى برآورد كه همه لشكر فرياد او را شنيدند.
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۲ساعت 18:41  توسط وحید
|
|